میخوام بهتر بشم!

امروز گفتم دیگه بسه زانوی غم بغل گرفتن، یه کم به خودت بیا .. 

میدونم سخته اما باید شرایط رو پذیرفت! 

با خودم گفتم سعیم رو میکنم یا میشه یا نمیشه دیگه! 

بهتر از دست روی دست گذاشتنه!!  

اولین قدم این بود که تا سر کوچه پیاده اومدم و گوش به زمزمه‌های دلتنگی پویا بیاتی نسپردم! 

بازم دیر رسیدم! 

ساعت 8:30  

دومین قدم: 

مهیا کردن یک صبحانه مفصل توی اداره که نشاط، سرزندگی و طراوت رو بهم یادآوری بکنه! 

Breakfast

گفتم باید عین این سبزیجات بشاش و با طراوت باشم! 

بعد رسیدگی به کارهای اداری ..  

امروز کلاس دارم، مسیر طولانی و قطعاً وسوسه میشم هندزفری بذارم و بازم پویا بیاتی! 

اما سعی میکنم خیلی غصه نخورم! 

میدونم یه روزی میشه که عشق مرا در آغوش خواهد کشید و اونوقته که به این روزام میخندم! 

فعلا حوصله نوشتن روزانه‌های شاد و پر هیاهو رو ندارم! 

دلم میخواد آروم آروم به سمت شادی و هیاهو حرکت کنم و بهار رو در آغوش بکشم!

مثل یک حلزون آروم آروم بخزم! 

شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت! 

ولی میشود هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت ..

نظرات 6 + ارسال نظر
سپیده مامان درسا شنبه 2 اسفند 1393 ساعت 02:01 ب.ظ

به به سپیده ی با انرژی خودم خوبی
با قدم اولت حال کردم با قدم دومیت بیشتر کاش بشه همیشه برامون عکس بذاری تا ما هم از انرژی مثبت عکسهات روحیه بگیریم
امیدوارم که همیشه خوب و خوش باشی

عزیزم، اصلا خیلی قصد نداشتم عکس بذارم، اما احساس کردم صبحانه خیلی وسوسه انگیزی شد، واسه همین عکس گرفتم!

فدات بشم عزیزم، ببخشید توروخدا که همش ناراحتتون میکنم

دختر گندمگون شنبه 2 اسفند 1393 ساعت 04:34 ب.ظ http://dokhtaregandomgon.blogsky.com

سلاااااااام عزیییییز دلمم.خوبی?نبینم ناراحت و گرفته باشی.
من دوباره اومدم.واای چقدر دلم برات تنگ شده بود.

سلام عزیزم دلم، تو خوبی؟!

فعلا که چند روزی تصمیم گرفتم به اجبار از لاک خودم بیرون بیام، هر چند حوصله ندارم اما چاره‌ای نیست!

خیلی خوش اومدی عزیز دلم، خیلییییی دلم برات تنگ شده بود ..

توروخدا قول بده دیگه غیبت نکنی.

مهربان شنبه 2 اسفند 1393 ساعت 09:56 ب.ظ http://man-tanham.blogsky.com

به به صبحانه پرچم خوردی؟:-D
خدا رو شکر که بهتری,ایشالا روزای خوبت تو راه,اصن سال 94 سال تو باشه گلممممممم

بلهههه ...

مرسی گلم، برام خیلی دعا کن ..

دعایی که ن همیشه واسه دوستام میکنم، میگم ایشالا امسال سال تو باشه ..

ایشالا امسال هم سال تو باشه و زودتر تو و مهدی به هم برسید ..

آذین یکشنبه 3 اسفند 1393 ساعت 09:36 ق.ظ http://i64.blogsky.com/

سلاااااااااااااام سپیده گلم
به به
به این میگن یه تصمیم درست
عزیزم تا وقتی به یه غصه کوچیک رو بدی هی برات بزرگ و بزرگ تر میشه. انقدر بهش بی توجهی کن تا بره پی کارش.
خیلی خوشحالم که داری بهتر میشی. خیلیییی

سلام آذینم ..

مرسی بابت این همه انرژی که بهم میدی ..

باور کن خیلی سخته اما شدنیه!

خودت بهتر میدونی غصه نمیشه نخورد، اما بازم چاره‌ای نیست ..

با این بلاها که سرم اومد گفتم ناشکری که شاخ و دم نداره ..

بیشتر دلم نمیخواست به توجه خدا و محبت‌هاش بی‌توجه باشم ..

خدا خیلی مهربوووونه ... خیلییی ...

اول به خاطر اون بود و بعدم به خاطر دوستان ماهی مثل شماها که تنهام نگذاشتید، گفتم به خدا بچه‌ها گناه دارن ..

بعدم بخاطر خودم که دیدم افسردگیم داره حاد میشه!

elahe یکشنبه 3 اسفند 1393 ساعت 12:05 ب.ظ http://elahesong.blogsky.com

سلام عزیزم خوبی عزیزم عجب صبحونه مفصلی عزیزم
هر روز که از خواب بیدار میشی همین صبحونه رو بخور عزیزم خوشحالم که داری بهتر میشی عزیزم
عزیزم راستی دستت چطوره

مرسی عزیزم، بد نیست، زخمش بسته شد.

مهربانی ها شنبه 9 اسفند 1393 ساعت 11:59 ب.ظ

زندگی زیباسـت
زندگی رویاسـت
زندگی را همچو شبنم در کنار برگ گل باید شناخت
زندگی را باید از چشم شقایق ، باید از داغ دلش دید و شناخت
زندگی یک لحظه
زندگی یک نفس است
زندگی سبزی ایام بهار
زندگی لحظه پرواز پر شاپرک است
زندگی نغمعه زیبای دل یک مادر
زندگی موسم آزادی یک قاصدک است
زندگی قطره اشکی و لبی خندان است
زندگی چشمی است کزشدت شوق گریان است
زندگی این دل شیدای من است گر نباشد دل من ویران است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد