عجب مصیبتیه‌ها ...

چند ساعت یه بند پای نت بودم Computerهیچیم نشد! 


تا کتابمو باز کردمشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/


گشنه‌ام شد


کلیه‌هام به کار افتادشِکـْـــلـَکْ هآے خآنـــومے



چشمام تار شد 

سرم گیج رفت 



خوابم گرفت


حالت تهوع گرفتم .. 


و ...پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/
کم مونده بود سرطان بگیرم که دیگه کتابمو بستم!شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز



از سلامتیم که دیگه واجب‌تر نیست!شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

واقعاً همینطوره‌ها، تا لای کتابو باز میکنم، رویاپردازی‌ها، خیالبافی‌ها شروع میشه


خواب که از همه شیرین‌تره به سراغم میاد ..


انگار توی اون موقع امتحانات همه مسائل زندگی و مجهولاتش رو میخوام با هم حل کنم!!! 


دیگه چیزی نیست که به ذهنم نرسه!hysteric.gif


مثلا اینکه یه چیزی همش توی ذهنم میگه بیا به اینکه چرا پنگوئن‌ها زانو ندارند فکر کنیم!!!! خیال باطل


یا اینکه اول مرغ بوجود اومد یا تخم مرغ؟!!! 


یا اینکه میرم جلوی آینه یه ذره آرایش میکنمو بعد میگم: واقعاً منم خوشگلماااا  


عجب مصیبتی داریم با این امتحانات!!! شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز




نظرات 25 + ارسال نظر
سپیده مامان درسا دوشنبه 15 دی 1393 ساعت 07:38 ب.ظ http://www.nafasezendegi.blogsky.com

از دست تو سپیده کلی خندیدم تا کتاب و باز کردی

انشالله همیشه خوب و خوش باشی عزیز دلم ...

راست میگی ها تا حالا به پنگوئن ها فکر نکرده بودم که چرا زانو ندارن

تو خوشگلی تو که حرفی نیست خانوم خانوما ، واقعا خوشگل و عزیزی



فدات بشم عزیزززم ..

واقعاً، این فکر فقط توی مدت امتحانات سراغم میاد

مرسی گلم، خوشگلی از خودته ..

آذین سه‌شنبه 16 دی 1393 ساعت 01:27 ب.ظ http://i64.blogsky.com/

سلام سپیده جان
به جون خودم من اگه یه ذره حواس و دقت داشتم الان اینجا نبودم که. تو همون اوهایو مقاله ارائه میدادم ولی مگه این مغز یاری میکنه و از بس به قول شما دچار پرش و پریشونی و ابتکار عمله سر درس خوندن

سلام عزیزم ...

دقیقاً همینطوره ...

واقعاً نمیدونم چرا ما اینقدر باهوشیم و سر امتحانات اینقدر دانشمند میشیم!

موقع امتحانات که میشه، کاری نیست که نخوایم بکنیم و یا اینکه فکر دیگه‌ای نیست که توی ذهنمون رژه نره، واقعاً دقت کردی؟!!!

میثم چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت 07:05 ب.ظ http://qetuo.blogsky.com/

از پستهاتون پیداست ادم سر زنده ای هستین ایشالله همیشه شاداب باشید

نه همیشه، بعضی اوقات ..

مرسی، لطف دارید ..

مهربانی ها چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت 10:44 ب.ظ

چون باران باش !

آن چنان نرم و مداوم ببار

تا باعث شکوفایی گردی

بدون آنکه ریشه ها را از جای در آوری....

رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود ..

مهربانی ها چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت 11:08 ب.ظ

خدایا!
شکوفه های مهربانی را بردرخت دلم بارور کن
تا آن را به کسانی که دوستانم هستند ببخشم،
خدایا!
کمک کن تابتوانم باری از دوشی بردارم،
کمک کن شادی را به دل آنانی که دوستشان دارم هدیه کنم،
خدایا!
دستهایم لایق محبتت نیستند
اما عاجزانه تمنای سخاوتت را دارد
تا آن را باتمام وجودببخشایم.

خیلی زیباست ..

مرسی عزیززم ..

فاطمه پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 02:24 ب.ظ http://www.sepidehman.blogsky.com

واقعا پنگوءن ها زانو ندارن؟

نه، ندارن!

واسه همین من توی امتحانام به چیزای مجهول الهویه فکر میکنم!!!

izli adami جمعه 19 دی 1393 ساعت 04:26 ق.ظ http://iz.blogsky.com

سلااااااااااام سپیده جووووووونم
حال شما خانومی؟
واقعا پسسسسست باحالی بوووووووود و وصف حال منم بود مخصوصا این قسمتش :
یا اینکه میرم جلوی آینه یه ذره آرایش میکنمو بعد میگم: واقعاً منم خوشگلما
خخخخخخخخخ
خععععععلی باحالی عزیییییییییییزم

سلاااااممممم عزیزم، تو خووووبی؟!

مرسی عزیزم لطف داری ...

دقیقاً همینطوره ..

مرسی عززززززیزم

شادی جمعه 19 دی 1393 ساعت 07:11 ب.ظ http://shalizareshadi.blogsky.com

اعتماد به نفس رو باهات پایه ام. کی از ما خوشکل تره مگه؟
سلام و عرض ادب

هیچکس!!!

سلام عزیززز دلممم، خوبی؟!

دریا شنبه 20 دی 1393 ساعت 03:06 ب.ظ http://daryayeabi67.persianblog.ir/

دقیقا در تمام مدت تحصیلم مواقع درس خوندن همین جوری می شدم! پس همه گیره!!

اِاِاِاِاِاِ پس جای نگرانی نیست؟!

مرسی، یه ذره خیالم راحت شد ..

مهربان دوشنبه 22 دی 1393 ساعت 08:33 ق.ظ http://man-tanham.blogsky.com

وای عالی بود این پستت,پنگوعن (از اون همزه ها ندارم مجبور شدم ع بزارم)چرا زانو نداره,مردم از خنده,واقعا چرا زانو نداره؟تا حالا به ذهنم نرسیده بود

مرسی عزیززززم، نمیدونم، خلقتشون اینطوریه دیگه، تا حالا دیدی پنگوئن چهارزانو بزنه بشینه روی زمین؟!!!

خداروشکر که خندیدی، ایشالا همیشه بخندی عزیز دلممم

فاطمه دوشنبه 22 دی 1393 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.sepidehman.blogsky.com

امتحانا چطورن؟

هنوز هیچیییی نخوندم!!!

هستیا سه‌شنبه 23 دی 1393 ساعت 05:25 ب.ظ http://zk-hastia.blofga.com

سلام
وبت خیلی عالیه
این همه شکلک مرتبطو از کجا پیدا کردی؟؟
راستی منم خردادیم

سلام عزیزم، مرسی گلم، وب تو هم عااالی بود، سر فرصت میام و تک تک پست‌هاتو میخونم ..

خوشبختم خردادی عزیززززز ...

هر جایی دیدم کپی کردم، اگه خواستی ایمیل بده تا همشون رو برات ایمیل کنم، یا اگه خواستی سر فرصت برات کامنتشون میکنم!

سعیده سه‌شنبه 23 دی 1393 ساعت 11:06 ب.ظ http://tmesletanhayi.blogsky.com/

من تا میام درس بخونم یا همه آهنگای جدید و قدیمی تو ذهنم میاد یا خوابم میگیره
فکر کنم تو جزوه و کتابامون آلپرازولام کار گذاشتن
امتحانای من تموم شد امروز.
راستی شما چی می خونی؟

سلام سعیده جان، خدا قوت ..

فکر کنم درساتو پاس کردی رفتی واسه تیم ملی!!!!!

وااااای نگووووو، خدایااااا چیکار کنیم، آخه چرا منو توی این موقعیت قرار میدید؟!!!!

واقعاً انگاری آره، دیشب سر کتاب چنان خواب عمیقی بهم دست داد که دیگه نه فکر امتحان کردمو و نه معدلم!!!

خوش به حاااالت ..

امتحانات من تازه از 28 شروع میشه، من دلم میخواد بشینم پشت کامپیوتر و بازی کنمممممم، اما مجبورم درس بخونم!!!

روابط عمومی الکترونیک

شقایق و حبیبی شنبه 27 دی 1393 ساعت 11:58 ق.ظ

سلام سپیده عزیزم
خوبی گلم .خوش میگذره .
چه پست بامزه ای گزاشتی . درس خوندن با اعمال شاقه
الهی تو تک ت مراحل زندگی و درسی موفق باشی خانم خانما

سلام عزیززز دلم، خوبی؟!!!

دلم برات یه ذره شده بود دختر، تو کجایی؟!

واقعاً با اعمال شاقه!!!

فدات بشم عزیز دلممم، راستی نی‌نی داری؟! توی پستت خوندم اما وقت نشد برات کامنت بذارم ..

خودتو ناراحت نکن گلم، ایشالا درست میشه ..

مطمئن باش خدا غریب نوازه و هواتو داره، اگه خودت به همین نرسیدی!!

اگه کمکی از دست منم بر میاد بهم بگو، بهت قوال میدم کوتاهی نکنم!

قربون نی‌نی برمممممم، بووووس ...

هستیا دوشنبه 29 دی 1393 ساعت 02:56 ب.ظ http://zk-hastia.blofga.com

سلام عزیزم
منم از آشنایی باهات خیلی خوشحالم.
ایشالا که امتحاناتو عاااالی بدی
[بوسه]
ممنون میشم شکلکارو برام ایمیل کنی .
خیلی بامزن
zk.zodiak@yahoo.com

سلام عزیزم ..

مرسی ...

حتما ..

میلاد تتری چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 03:59 ب.ظ

سلام.
با توجه به پست "خوش گذشت..." فکر کنم که تا چند وقت دیگه، پای نت هم بشینید، گشنه میشید و کلیه و چشم و سر و معده و... .
قال الله عز و جل فی محکم کتابه: "... کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً ..." (المؤمنون، 51) (از غذاهاى پاکیزه بخورید، و عمل صالح انجام دهید).

سلام ...

منظورتون رو اصلاً نفهمیدم!!!

میلاد تتری پنج‌شنبه 2 بهمن 1393 ساعت 09:05 ب.ظ

سلام مجدد!
نمک و ظرافت قلمتون، واقعا عالیه!
به جای یک بار، سه یا چهار بار "عجب مصیبتیه‌ها..." رو خوندم!!! خیلی بامزه بود!
سرکار خانم سپیده!
خامه و مربای هویچ و چایی، اصلا صبحونه ی خوبی برای یه خانم جوون و پرمشغله نیست!
بعد از غذا خوردن، دراز کشیدن، خوبه ولی خوابیدن، غذا رو فاسد میکنه و معده رو به درد میاره!
به شما هم پیشنهاد میکنم که براساس قرآن و احادیث و آخرین پژوهش‌ها، صبحانه بخورید و شام بخورید و از خوردن نهار بپرهیزید که موجب فساد کل بدن است!

سلام ..

مرسی شما لطف دارید ..

بله میدونم، اما متأسفانه دیگه عادت کردم!!!

خیلی هم بده، مرسی از توصیة هاتون ..

جداً!!!!

پس چرا میگن صبحانه رو خودت بخور، ناهار رو با دوستت بخور و شام رو بده به دشمنت؟!!!

من عاشق وعده ناهار هستم و نه صبحانه دوست دارم و نه شام!

میلاد تتری پنج‌شنبه 2 بهمن 1393 ساعت 09:13 ب.ظ

توصیه‌های اینچنینی، بسیار است و جوینده، یابنده است!
یادش بخیر!
ترم اول دانشگاه، معدلم 20 شد!!! دو سال از چهارسال رو شاگرد اول بودم با معدل 19.70 و 19.48!
دعا میکنم که به تدریج به سمت طنزهای اجتماعی و سیاسی حرکت کنید!

آفرین!!!

حیف شد، اندیشه رو به راحتی میتونستم 20 بگیرم اما خرابش کردم و 4 تا تست‌هایی که درست زده بودم رو لحظه آخر خرابش کردم!

حوصله هیچکدوم از این طنزها رو ندارم و بیشتر دلم میخواد خودمونی و توی وبلاگم باشه!

میلاد تتری جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 04:40 ب.ظ

سلام.
لطفا چند لحظه دقت!
برای خوردن وعده های غذایی، چهار روش وجود دارد:
1- صبحانه و نهار و شام: این شیوه، بدترین شیوه غذا خوردن است. پیامبر(ص) می‌فرمایند: «هر که سه بار در یک روز غذا مى‏خورد ، او را با چارپایان ببندید» (المواعظ العددیه، ص 127).
2- صبحانه و شام: این شیوه، بیماری های جسمی را برطرف می کند ولی رشد و تعالی فکری و روحی، کند می شود یا متوقف. امام صادق(ع): صبحانه بخور و شام بخور و میان آن دو، چیزی نخور که موجب فساد بدن است (الکافی، ج ‏6، ص 288). پیامبر(ص) می‌فرمایند: «هر که دو بار در روز غذا مى‏خورد ، عابد نیست» (المواعظ العددیه، ص 127).
3- یک وعده در میان خوردن (یعنی مثلا اگر صبحانه خوردید، نهار نخورید و شام بخورید و روز بعدش، صبحانه نخورید و نهار بخورید و بعدش، شام نخورید و روز بعدش، صبحانه بخورید). (احادیث، بسیار است).
4- هر روز، 8ساعت پس از طلوع آفتاب، فقط نهار: پیامبر(ص) عایشه را دید که روزى دو بار غذا مى‏خورد. پس فرمود: «اى عایشه! همه دنیا را شکم خویش گرفته‏اى! بیشتر از یک بار خوردن در هر روز، اسراف است و خداوند، اسراف‏کنندگان را دوست ندارد» (کنز العمال، ج 15، ص 263). امام رضا(ع): «مقدار بایسته در خوراک، آن است که چون هشت ساعت از روز مى‏گذرد، یک بار غذا بخورى یا در دو روز، سه وعده غذا میل کنى» (طب الامام الرضا، ص 15).
***
خود من، به شیوه 3.5 عمل می کنم... بعضی وقتها 3 و گاهی هم 4!!!
میوه های خوشمره و مقوی، دم نوش ها و شربت ها، پسته و فندق و بادام و... رو می تونید به عنوان مکمل در طول روز مصرف کنید!

چه جالب!!!!!!

میلاد تتری جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 05:21 ب.ظ

شما که به قول خودتون، عاشق ناهارید و صبحانه و شام رو دوست ندارید، مثلا میتونید صبحتون رو با یه سیب شروع کنید و 9-10صبح، آجیل بخورید و ساعت 13-14، یه نهار مفصل و خوشمزه.
ساعت 17-18، میوه فصل بخورید و مثلا ساعت 20-21 شربت بیدمشک با عسل و... .
اون جمله که میگه "صبحانه رو خودت بخور و..." رو من جستجو کردم! از لحاظ علمی و احادیث، کاملا اشتباه است!
باز هم منتظر ظنزهای خودمانی شما هستیم!

من سر کار میرم، تا میرسم خونه میشه ساعت 3، به نظرتون میتونم چنین برنامه‌ریزی غذایی داشته باشم؟!

تازه روزهایی که کلاس دارم و میرم دانشگاه که دیگه هیچی!!

میلاد تتری جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 05:29 ب.ظ

شما که به قول خودتون، عاشق ناهارید و صبحانه و شام رو دوست ندارید، مثلا میتونید صبحتون رو با یه سیب شروع کنید و 9-10صبح، آجیل بخورید و ساعت 13-14، یه نهار مفصل و خوشمزه.
ساعت 17-18، میوه فصل بخورید و مثلا ساعت 20-21 شربت بیدمشک با عسل و... .
اون جمله که میگه "صبحانه رو خودت بخور و..." رو من جستجو کردم! از لحاظ علمی و احادیث، کاملا اشتباه است!
باز هم منتظر ظنزهای خودمانی شما هستیم!

من سر کار میرم، تا میرسم خونه میشه ساعت 3، به نظرتون میتونم چنین برنامه‌ریزی غذایی داشته باشم؟!

تازه روزهایی که کلاس دارم و میرم دانشگاه که دیگه هیچی!!

میلاد تتری یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 02:33 ب.ظ

سپیده خانم!
خواستن، توانستن است!
من هم دانشجو بوده ام و هم کارمند اداری و هم کارمند پژوهشی و هم مدیر و... اگر بخواهید و همت کنید، کار خیلی سختی نیست!
ما انجام دادیم... شد! شما نیز انجام بدهید... میشود!
اگر محل تحصیل یا کارتون حوالی میدون انقلاب باشه که اصلا کار سختی نیست! فروشگاه عقیل خراسانی و رستوران غذای سالم و... .

مرسی، امیدوارم به این موفقیت دست پیدا کنم!

ملیحه سه‌شنبه 7 بهمن 1393 ساعت 02:39 ب.ظ http://bbm.parsiblog.com

خیلی خوب بود

آرزو (همه اطرافیان من) سه‌شنبه 7 بهمن 1393 ساعت 08:41 ب.ظ http://ghezavathayam.blogsky.com

سلام دختر
میگم خوبه ها!! مدام کتابتو باز کن شاید فیلسوف شدی

چه خوب که بعد مدتها اومدم دیدم تو وبلاگم نظر گذاشتی و سراغمو گرفتی
ممنون بامعرفت!

سلام عزیزم، کجایی تو دختر؟!

دلم برات یه ذره شده بود، خوش اومدی خانومی ..

قربونت برم، خیلی دلم برات تنگ شده بود ..

سودا جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 02:14 ب.ظ http://sowda.blogsky.com

آه! گفتی و کردی کبابم! رفتم ب دوران دانشجویی!!

چرا؟!!! بهترین دوران یه آدم دوران دانشجوییه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد