عسل جانم، عسل جان...

شعر مریم حیدرزاده برای عسل بدیعی عزیز:  


بخواب آروم عسل بانو که بی تو ساکته اینجا
ولی راحت شدی انگار از این بی رحمی دنیا
بخواب آروم و بی غصه کی این درد و از یادش میره
سکانس آخرت این نیست کسی جاتو نمیگیره
لالا لا لا بخواب اما روزای بی عسل سخته
با پرواز پر از دردت بهار از یادمون رفته

زمین ساکت، زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستاره اش رفته از امشب
یه جای دیگه میتابه
زمین ساکت، زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستارش رفته از امشب
یه جای دیگه میتابه

مثل پروانه ها حالا دیگه آزاد آزادی
به خیلی آدما با عشق دوباره زندگی دادی
لالا لا لا گلای سرخ، گلای یاس و بابونه
کی این و باورش میشه که تو دیگه نیای خونه
تو قلبت میزنه اینجا، تو عطرت اینجا پیچیده
تو اسم پاک و شیرینت صدای زندگی میده

تو رفتی اما بخشیدی
نگات زنده اس، نفس داره...
واسه تو کمترین پاداش، هزاران بار اسکاره

زمین ساکت، زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستاره اش رفته از امشب
یه جای دیگه میتابه
زمین ساکت، زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستارش رفته از امشب
یه جای دیگه میتابه

خدا رحمتش کنه، با زود رفتنش دل همه رو به در آورد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد