ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تعطیلات هم تموم شد!
انگار همین دیروز بود منتظر اومدن عید بودیم، به یک چشم به هم زدن 14 روز از فروردین گذشت و وارد پانزدهمین روز شدیم.
از بس این چند روز خوردم و خوابیدم حس رفتن سر کار، درس، کلاس و دانشگاه رو ندارم.
وای تازه کلی کنفرانس و پروژه دارم که باید انجام بدم. تازه امسالم که به خاطر جام جهانی امتحانات زودتر برگزار میشه، خدا به دادمون برسه!
اما توکل به خدا ...
امسال رو خدا روشکر به خوبی شروع کردم و احساس میکنم امسال برام سال خوش یمن و پر برکتی باشه، فعلا همه چه چیز رو سپردم به خدای مهربون ..
از تحویل سال با خودم عهد بستم که دیگه امسال یکسری صفات اخلاقی از جمله حماقت، سادگی بیش ازحد، زودباوریهام رو کنار بگذارم، چون احساس میکنم خیلی داره ازم سوء استفاده میشه، سعی کردم یه سری چیزای اضافه و افراد اضافه رو از زندگیم و ذهنم حذف کنم، همینطور به خودم قول دادم قورباغههای زندگیم رو قورت بدم و از سر راه برشون دارم!
میخوام از امسال سعی کنم هیچ کاری رو به تأخیر نندازم و همون موقع انجام بدم انشاء ا...
چند وقت پیش توی Facebook یه جمله خوندم که خیلی به دلم نشست، نوشته بود:
هیچوقت 100 درصد برای کسی مایه نگذار که فقط 10 درصد میارزه!
خیلی جالب بود برام و تصمیم گرفتم تا حد متعادل به دیگران محبت کنم و به قول معروف برای کسی بمیرم که برام تب کنه!
امسال سال خیلی خوبی بود و احساس کردم خیلی خوب شروع شد و حس میکنم واقعاً دوباره متولد شدم و حس میکنم کائنات برای من دست به دعا برداشته اند ...
منتظر خبرهای خوش از طرفشون هستم، چنان که از ابتدای سال تا به حال هر روز بهتر از دیروز را نظاره میکنم ...
هر روز بیشتر از دیروز به برکت وجودشون ایمان پیدا میکنم ..
کائنات مرا در آغوش کشیدهاند و برایم به دعا مشغولند ..
از وبلاگ هایی که این موقع شب(صبح) آپ میکنن خوشم میاد...یه جورایی مثه خودمین اخه...شب تنهایی سکوت...
چه کنیم!
سلام آبجی....من تو این مدت افت تحصیلی داشتم میخوام جبران کنم....پس هستم ولی خیلی کم
سلام عزیزم، خوبی؟!
آفرین به تو دختر سختکوش ...
موفق باشی عزیزم ..